English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (5048 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on loan U به عنوان قرض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lord U عنوان لردی دادن به
lords U عنوان لردی دادن به
esquire U عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
exchange U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
topic U عنوان سرفصل
topics U عنوان سرفصل
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
half U مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
backbone U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
backbones U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
heading U عنوان گذاری
heading U عنوان سرصفحه
heading U سمت سینه ناو عنوان
heading U عنوان یا نام متن در فایل
heading U عنوان
headings U عنوان گذاری
headings U عنوان سرصفحه
headings U سمت سینه ناو عنوان
headings U عنوان یا نام متن در فایل
headings U عنوان
job U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
jobs U کار یا تعداد کارهایی که به عنوان یک واحد انجام می شوند
pop U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops U برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
floppy discs U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
string U سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
language U برنامهای که به عنوان مترجم
languages U برنامهای که به عنوان مترجم
partition U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partition U بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partitions U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions U بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
title U عنوان
title U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title U واگذارکردن عنوان دادن به
title U دارنده عنوان قهرمانی
titles U عنوان
titles U صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles U واگذارکردن عنوان دادن به
titles U دارنده عنوان قهرمانی
analogue U دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogue U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogue U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues U دادهای که به عنوان سیگنال ممتد متغیر نمایش داده میشود. صوت حالتی از داده آنالوگ است
analogues U ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues U مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
distribute U شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
distributes U شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
distributing U شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
background U که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds U که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
ground U عنوان
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
volt U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
volts U واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
register U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers U ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
common U کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commoners U کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commonest U کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
electronic U موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
epithet U عنوان
epithets U عنوان
clinch U کسب عنوان قهرمانی
clinched U کسب عنوان قهرمانی
clinches U کسب عنوان قهرمانی
clinching U کسب عنوان قهرمانی
Other Matches
eponym U عنوان دهنده عنوان مشخص
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
headword U عنوان
appellative U عنوان
topic U عنوان
subject [topic] U عنوان
topics U عنوان ها
head line U عنوان
capitulary U عنوان
by way of remainder U به عنوان رد
print U عنوان و..
subjects U عنوان ها
captions U عنوان
rubrics U عنوان
rubric U عنوان
caption U عنوان
name U عنوان
title U عنوان
printed U عنوان و..
names U عنوان ها
titles U عنوان ها
prints U عنوان و..
life peer U عنوان
headwords U عنوان
headlines U عنوان
themes U عنوان ها
headline U عنوان
life peers U عنوان
appropriation title U عنوان سپرده
appropriation title U عنوان اعتبار
berth U کسب عنوان
head U عنوان مبحث
head U سالار عنوان
exercise term U عنوان مانور
guize U روبند عنوان
captions U عنوان دادن
natural U حرکت در عنوان
honorifics U عنوان تجلیلی
doctorates U عنوان دکتری
surnames U لقب عنوان
branding U عنوان تجارتی
brand U عنوان تجارتی
brands U عنوان تجارتی
berthed U کسب عنوان
berths U کسب عنوان
berthing U کسب عنوان
caption U عنوان دادن
naturals U حرکت در عنوان
doctorate U عنوان دکتری
surname U لقب عنوان
honorific U عنوان تجلیلی
exempli gratia [e.g.] U به عنوان مثال
Distinguished . Titled. U صاحب عنوان
untitled U بدون عنوان
titlist U دارای عنوان
the hoy f. U عنوان پاپ
superscrible U عنوان روی
for example U به عنوان مثال
in a topic form U بصورت عنوان
possessory title U عنوان مالکیت
nowise U به هیچ عنوان
start of heading U شروع عنوان
message heading U عنوان پیام
intitule U عنوان دادن به
Under the title ( heading) of … U تحت عنوان ...
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
defending shampion U مدافع عنوان قهرمانی
challenge round U مبارزه با صاحب عنوان
misdirection U گمراهی عنوان غلط
donna U عنوان مودبانه بانوان
subhead U عنوان فرعی مقاله
streamer U عنوان چشمگیر مقاله
superscription U عنوان روی پاکت
subhead U عنوان جزء یا فرعی
title block U قسمت عنوان نامه
title page U صفحه عنوان کتاب
streamers U عنوان چشمگیر مقاله
short title U عنوان کوتاه شده
running head U خط عنوان هرصفحه در متن
rubricize U دارای عنوان قرمزکردن
rubricate U دارای عنوان قرمزکردن
head line U عنوان سرصفحه روزنامه
short title U عنوان یارمز مخفف یا کوتاه
to act [as somebody] U عمل کردن [به عنوان رتبه ای]
running title U عنوان کوچک هر یک ازصفحات کتاب
to serve as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
residentship U اقامت سیاسی به عنوان نمایندگی
to function as something U به کار رفتن به عنوان چیزی
Take it as a souvenir! U این را به عنوان سوغاتی بردار!
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
to readdress a letter U عنوان نامهای را عوض کردن
What is the title of the book ? U عنوان این کتاب چیست ؟
nontitle U مسابقه بدون عنوان قهرمانی
superscription U عنوان نوشته روی چیزی
hold down U نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
dauphin U عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
defacto recognition U به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
smear word U عنوان یا لقب اهانت امیز تهمت
He works as engineer. U او [مرد] به عنوان مهندس کار می کند.
they call him mister U یک اقایی است که عنوان یا لقب ندارد
to act [as somebody] U عمل کردن [به عنوان نماینده کسی]
rematch U مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
titleholder U صاحب سند مالکیت دارای عنوان
to have a title [ to be titled] U لقب دار [صاحب عنوان] بودن
interfaces U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
pabulum U [هر چیزی که بشود به عنوان غذا خورد]
prifixal U پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
mercury delay line U تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
interface U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
prifix U پیشوند عنوان قبل از اسم شخص
represent U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
unipolar U که به عنوان کنتررل جریان متغیر به کار می رود.
Will you go out with me? U با من می روی بیرون؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
an open letter U نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
Every crisis should be viewed [seen] as an opportunity. U هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
Do you want to go out with me? U با من می روی بیرون؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
to speak on behalf of [as representative] U از طرف [کسی] صحبت کردن [به عنوان نماینده]
represented U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
He gets paid wering different hats . U به عنوان های گوناگون حقوق دریافت می کند
block U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
blocks U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
blocked U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
gulp U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
your reverence U عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
polar U سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
rational number U عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
rent U ان چه که به زمین به عنوان یکی ازعوامل تولید تعلق می گیرد
initial U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialed U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
to date U باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
Christmas comes but once a year. <proverb> U جشنها و تعطیلات را باید به عنوان اوقات ویژه در نظرگرفت.
to go out U باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
gulping U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
gulps U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
macroelement U تعداد داده ها که به عنوان یک عضو در نظر گرفته می شوند
initials U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialling U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialled U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initialing U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
presumptive address U آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
his reverence U جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
redirecting U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
alphanumeric U ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
wallpapers U تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
wallpaper U تصویر یا الگو استفاده شده به عنوان پیش زمینه پنجره
redirected U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
linking U ترکیب برنامههای کوچک با هم تا نتوانند به عنوان یک واحد اجرا شوند
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
in flagrante delicto U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
hash mark U علامت چاپ که به عنوان نشانه کپی سخت یا نشانگر به کار می رود
streamer U حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
How about going out together? U نظرت از اینکه ما با هم برویم بیرون چه است؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
streamers U حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
dialectic materialism U دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
reserved character U کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
direct coupled transistor logic U سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
drop down menu U منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
bar winding U میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
truth table U روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
z 0 U یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
hashmark U علامت چاپ که به عنوان نشانه کپی سخت یا نشانگر به کار می رود
tenant by sufference U مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
return to zero signal U علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
atomic U ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند
i/o U فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
creditor's bill U رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
jingo U کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند
dial up line U خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
hot U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
yellow arc U محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
floppies U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
texel U مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
caption U کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد
captions U کامپیوتر یا وسیله الکترونیکی که به کاربر امکان میدهد به یک ترتیب ویدیویی نام یا عنوان بدهد
cadam U فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
origin writ U ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
hottest U سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
Recent search history Forum search
1olivine
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1The motherboard is also often referred to as the main board.
1ماست چی معنی دارد
2single gas
2single gas
1to as
1زنه شوهر دار
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1Regulatory label
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com